خاک چال زیواکنشی

فرهنگستان زبان و ادب

{bioreactor landfill} [مهندسی محیط زیست و انرژی] نوعی خاک چال که در آن برای تسریع تجزیۀ زیستی شیرابۀ تولیدشده به پسماند برگشت داده میشود

جمله سازی با خاک چال زیواکنشی

آسوده به خاک درت، اینک سر خسرو زان صندل راحت که برین درد سر آلود
ز استانم ز چه بیرون فکنی چون خواجو خاک را هم ز سرم بگذر و بگذار مرا
کاش از خاکی سفر نگزیدمی همچو خاکی دانه‌ای می‌چیدمی
عکس من خاک به چشم آینه را می پاشید پرتو روی تو آیینه نما کرد مرا
دهد خاک مختار و او را به باد به کوفه کند تازه آیین داد
در این خاک از یکی پیدا نمودند چونیکو بنگری یک ذات بودند